منائیان
تمدنهای باستانی آسیای غربی | |
---|---|
میانرودان، سومر، اکد، آشور، بابل | |
حتیان، هیتیها، لیدیه | |
ایلام، اورارتو، منائیان، ماد، هخامنشی | |
امپراتوریها / شهرها | |
سومر: اوروک – اور – اریدو | |
کیش – لاگاش – نیپور – اکد | |
بابل – ایسین – اموری - کلدانی | |
آشور: نینوا، نمرود | |
ایلامیان – شوش | |
هوریها – میتانی | |
کاسیها – اورارتو | |
| |
شاهان ایلام | |
شاهان آشور | |
شاهان بابل | |
شاهان ماد | |
شاهان هخامنشی | |
زبان | |
خط میخی | |
آرامی – هوری | |
سومری – اکدی | |
زبان مادی | |
ایلامی | |
انوما الیش | |
گیل گمش – مردوخ | |
نیبیرو |
مَنّائیان[۱] (مانناها)[۲] قومی بودند که حکومتی را در جلگه جنوبی دریاچه ارومیه تشکیل داده و از قرن هشتم قبل از میلاد تا قرن ششم قبل از میلاد بر این سرزمین حکومت میکردهاند. این دولت از فرصت مبارزه میان دول آشور و اورارتو استفاده کرد و بر قدرت خود افزود. پادشاهی مناها که در آن مقطع زمانی منا متحد آشور بود،بدست ماد (در حدود ۶۱۶ پ. م.) قبل از حمله ماد به آشور (۶۱۴ پ. م.) از میان رفت.[۳]
- از میان دولتهایی که نخست در سرزمین آیندهٔ ماد در آن عهد تشکیل شدند و ما تحت مطالعه قرار میدهیم، در آغاز، نقش رهبری را دولتهای کوچک زاموآ که مسکن لولوبیان و گوتیان(کوتیان) بود،بازی میکردند. بعدها دولت منا در آن میان مقام اول را احراز کرد.
دولت منا از قرن هشتم پیش از میلاد بارها با آشور و اورارتو به مبارزه برخاست و در واقع مغلوب هیچیک از دولتهای مزبور نشد. با این وجود دولت منا به مراتب کمتر از دیگر دول بزرگ آن زمان یعنی آشور،اورارتو، عیلام و فریجیه(فریگیا،فریگیه) شهرت و معروفیت داشت.
- منا در پایان قرن هشتم پیش از میلاد از مبارزهٔ آشور و اورارتو استفاده نمود و بر قدرت خود افزود و سراسر ناحیهٔ دریاچهٔ اورمیه را به زیر اطاعت خود در آورد. شاید به استثنای کرانهٔ غربی و بخش شمالی دریاچهٔ اورمیه که در دست اورارتو باقیماند. محتملا منا از طرف شمال با پادشاهی اسکیت هممرز شد.
پیشینه ی تاریخی
در زمان ورود آریاییان و چند قرن پس از آن، تجمع فشرده اقوام و قبایل مختلف (بومیان و مهاجران) در شمال و شمال غربی ایران باعث پیدایش دولتهای محلی چون منا و الیپی در غرب ایران گردید که هر کدام قلمرو خاص خود را داشتند. و در سالنامههای آشوری از آنها بسیار نام برده شدهاست. منائیان شامل اتحادی از طوایف منطقه بودند و خود، از گذشته جزیی از سازمانهای حکومتی لولوبیان - گوتیان را تشکیل میدادند. دولت منا دردهه نخست سده هفتم ق. م. جزیی از دولت بزرگ ماد به شمار میرفت.
اقوام تازه وارد در قلمرو جدید خود در شمال غربی ایران با آشوریان که قدرت برتر دنیای باستان به شمار میرفتند و اورارتوئیان بومی همسایه شدند.
مرز شمالی منا رودخانه ارس بودهاست. پیرامون دریاچه ارومیه و دشتهای شمالی دریاچه ارومیه تا شهر تبریز کنونی و تا رودخانه سپیدرود قلمرو مانایی به شمار میآمدهاست.
پایتخت منا شهر بوکان کنونی بودهاست که شهری کردنشین در استان آذربایجان غربی است.[۴]
اثار باستانی منائیان بیشتر در کردستان و آذربایجان میباشد. گنج زیویه، آثار کشف شده در قلایچی بوکان و دژ حسنلو را به مانناها نسبت دادهاند. در کاوشهای تپه حسنلو و شهر سقز و زیویه در (نزدیک سقز) نیز اثار باستانی منایی به دست آمده است.
ظاهراً پادشاه منائیان امور ملک و دولت را با استبداد رای اداره نمیکرده و فعال مایشاء نبود بلکه قدرت شورای شیوخ محدودش مینمود. (تاریخ ماد ص. ۱۶۶)
سارگن دوم پادشاه آشور به سرزمین ماد تاخت، مادها شکست خوردند و ایزیرتا، زیویه و آدامائیت را ویران کرد.
در کتیبهای از زمان سلطنت سارگون دوم پادشاه آشور چنین بر می آید که بین سالهای ۷۲۱-۷۰۵ ق. م. گروههایی از آشوریها در فلات ایران و سرزمین ماد اسکان داده شدهاند. سارگن دوم در کتیبه، به تسلیم شدن شاه منا اشاره کرده و از بخشیدن او خبر میدهد:
در مقابل اولوسونو،شاه منا میز مهمانی را بگستراندم، تخت و مقام سلطنتی او را نسبت به مقام پدرش بلند مرتبه تر کردم، سرکردگان منا را برابر و هم ردیف با سرکردگان آشور بر سر سفره مهمانی نشاندم، در مقابل خدای آشور و خدایگان سرزمین خودشان به درازی حکمرانی من دعای خیر کردند.
محتوای این کتیبه نشانگر آن است که در آن مقطع زمانی منا متحد آشور بشمار میرفت.
سارگن دوم در سال ۷۱۴ ق. م بعد از تابع کردن ایالت پارسوا به منطقه منائی سوری گاش نیز که در دست اورارتو بود، حمله کرد.
با اینکه شاهان آشوری همیشه ماد را مورد حمله و تجاوز قرار میدادند ولی سارگن دوم بنا به اتحادی که با «اولسنو» بسته بود با منا به صورت یک دوست و متحد رفتار میکرد و به قولی که به شاه منا داده بود عمل کرده و اراضی غربی منا را که در مدت نزدیک به یک قرن در اختیار اورارتو بود گرفته و در اختیار دولت منا قرار داد. سارگن دوم که حالا شاه منا را مدیون خود کرده بود، چند ماه بعد ماد مرکزی را تصرف کرد و در عوض این کمک، دولت منا به آشور در اشغال ماد مرکزی کمک کرد.
زبان و فرهنگ
بخشی از نامهای حاکمان و فرمانروایان منائیان به زبانهای ایرانی هستند و بخشی نیز به زبانهای هوری-اورارتویی.[۵]
- جامعهٔ منا، سازمان قبیلهای را تا حدّ متنابهی حفظ نموده بود. این نکته جالب است که متون اورارتویی دولت مزبور را «کشور مانا» (مانا نیابانی- mana ni ebai) میخوانند ولی منابع آشوری تقریبا همیشه آنرا کشور قبایل «مات منایی» مینامند. قبایل ساکن در سرزمین آذربایجان ایران (منا) در نیمهٔ اول هزارهٔ اول پیش از میلاد:
- قبیلهٔ منائیان mât mannài
- قبیلهٔ سونبییان sunbi قرن ۹ پ. م. کتیبهٔ شامشی آداد پنجم
- قبیلهٔ تهاورلییان teurli قرن ۹ پ. م. کتیبهٔ شامشی آداد پنجم.
- قبیلهٔ دالیییان dali قرن ۷ پ. م. کتیبهٔ سارگون دوم
- قبیلهٔ مسیییان mee-c-i قرن ۹ پ. م. کتیبهٔ شامشی آداد پنجم.
- قبیلهٔ کوموردیان
تمدن آمودریا
تمدن آمودریا
تمدن آمودریا (به انگلیسی: Oxus Civilization) یا مجموعۀ باستانشناسی باختر-مرو (به انگلیسی: Bactria–Margiana Archaeological Complex یا بطور اختصار BMAC) عنوانی است که به تمدن عصر برنز در آسیای میانه میدهند، و بیشینۀ آن به پیرامون ۲۲۰۰ پیش از میلاد تا ۱۷۰۰ پیس از میلاد میرسد و در حوزههای ترکمنستان، شمال افغانستان و ایران، جنوب ازبکستان و غرب تاجیکستان، و مرکز آن در شمال آمودریا (لاتین: Oxus) واقع بودهاست. پایگاههای (ساحات) باستانشناسی متعلق به این تمدن در سال ۱۹۷۶ میلادی توسط باستانشناس اهل شوروی پیشین ویکتور ساریانیدی (Viktor Sarianidi) کشف و نامگذاری شد. باختر (بلخ امروزی) (به یونانی: Bactria)، سرزمینی باستانی در شمال افغانستان امروزی بوده، و مرو (به یونانی: Margiana)، استانی (ساتراپی) از شاهنشاهی هخامنشیان بوده، که امروزه در ترکمنستان واقع است.
کاوشهای باستانشناسی
از دهۀ هفتاد میلادی (سالهای ۱۹۷۰) به بعد، مجموعهای از یافتههای باستانشاسی در دَشلیتپه در افغانستان، سپالیتپه و جَرکوتَن در ازبکستان، و تپههای توگولوک و گونور در ترکمنستان، شبکهای از زیستگاهها را به پهنای جغرافیایی ۴۰ هکتار نشان میداد. از این حفریات شهرهایی محصور در دیوار پدیدار گشتند که حاوی مجموعه بناهایی بودند که با نقشۀ متقارن بنا شده بودند. از نقشۀ ساختمانیِ برخی از این بناها پیداست که آنها قصرها و بناهای مذهبی بودهاند. در پیرامون این بناها گورهایی قرار دارند که حاوی گنجینههایی از آثار نهفته بودند و تا آنزمان به غارت نرفته بودند: پیکرههای نفیس از سنگ، مِس، طلا، و نقره، که غنای آن بحدی بود که تا بحال در هیچ جای دیگر در این منطقه بچشم نخورده بودند. معلومات موجود از این دوره برای افغانستان و ترکمنستان مدیون کاوشها و مطالعۀ ویکتور ساریانیدی است.[۱]
از پایگاه باستانشناسی شهداد در شرق ایران آثاری بدست آمده که شباهتهای زیادی با آثار بدستآمده از دلتای مُرغاب و دشت دشلی دارد.[۲] چند پایگاه (نظیر سیبری) و گور (بویژه مِهرگَرْهْ ۸ و داوده دمپ؟ (Dauda Damp)) در ایالت بلوچستان پاکستان، در غرب درۀ سند یافت شدهاند که مشابهت زیادی با یافتههای کاوششده از افغانستان، ترکمنستان، و ازبکستان دارند.[۳] اشیاء بیشماری شامل اقلام طلایی نیز بطور تصادفی در طی عملیات ساختمانی در کویته پاکستان پیدا شدهاند. این گنجینه تحت عنوان «گنجینه کویته» نام گرفته است. اسکلتی نیز در همان گودال یافت شده، که نشان میداد آنجا یک گورستان بودهاست. بهمین خاطر این گنجینه از اشیای گورستان تشکیل شده بود که پس از مقایسه کردن با آثار کاوششده از گورهای مهرگره ۸، متعلق به مجموعۀ فرهنگی (تمدن) یکسانی که قبلاً ذکر شد بودند.[۴]
بعدها مشاهده شد که مجموعهای از اشیاء سنگی - "گُرزها"، لوحهای حجاریشده، و ستونهای کوچک - به همان شیوه در گورهایی واقع در حوزهای که از ترکمنستان تا غرب درۀ سند، و بویژه در گورهای مهرگره ۸ و پایپاه گنجینۀ کویته گسترده بود، قرار داده شده بودند. اشیاء کاوششده از این منطقه نیز مشابهتهای زیادی را نشان میدادند. پیکرههای سنگی، که اغلب از استاتیت و کلریت، ساخته شده بودند، و دستها و چهرههایشان از سنگ مرمر سفید، و پوشاکشان شبیه کاوناکس (Kaunakes؛ دامنهای پشمی) منطقۀ میانرودان (بینالنهرین) بود (نگارۀ ۳)، چشمگیرترین آثار در میان اشیاء نمادین از این حوزۀ فرهنگی بودند. چندین نمونه از این نگارهها در نمایشگاه "Afghanistan, une histoire millénaire/افغانستان، یک تاریخ هزاران ساله" قابل مشاهده بود.[۵] همین نقش در در اشیاء زیادی، شامل جعبه سرپوشدار (pyxis) از گونورتپه دیده میشود. بیان اینکه چه کسی در این نقوش ترسیم شده، مشکل است، نقوشی که تقریباً همیشه در بافت تدفینی (گورستانها) دیده میشوند. حوزۀ پراکندگی این آثار بطور قطع بسیار گسترده است، که نمونهای از آن در گنجینۀ کویته پیدا شده، حال آنکه در هَرَپه، شهری عمده در تمدن دره سند، قطعاتی از پوشش سر معمولاً با این نوع پیکره در لایهای از حفریات متعلق به دورۀ سوم از همدن سند در اواخر هزارۀ سوم پیش از میلاد مرتبط هستند.[۶]
مُهرهای بدستآمده از این منطقه گسترهای وسیع از تِمها و نمادها را نشان میدهند، که احتمالاً بازتابدهندۀ انگارههای مذهبی بوده، و مشابهتهای زیادی با اشیاء همتای خود در ساحات باشتانشناسی در خاور میانه دارند [۷]. در میان آنها مُهرهای استوانهایشکلی با مشابهتهای با میانرودان و عیلام وجود دارند، و تفاوت آنها در کف مهر است. همتای دیگر آن در حدود شرقی این مجموعۀ فرهنگی در سرحد درۀ سند، بویژه در ساحۀ سیبری مشاهده شده است.[۳]
تمام این کشفیات جدید در ۳۰ سال اخیر، موجودیت فرهنگی گسترده و همگِنی (homogeneous) از مناطق مختلف در آسیای میانه و مناطق سرحدی بین ایرانزمین و هند نشان دادهاند. با آنکه این موجودیت ویژگیهای خاص خود را دارد، تا اندازۀ زیادی نیز از گرایشات زیاد و متنوع دنیای خارج تاثیر پذیرفته است. افزون بر این، در کنار این یافتهها که از طریق کاوشهای نظارتشده بدست آمدهاند، اشیاء بیشمار قابل توجهی نیز موجود هستند، که از طریق کاوشهای مخفی و غیرقانونی حفر شده و به بازارهای بینالمللی هنر راه پیدا کردهاند و به کلکسیونهای همگانی یا شخصی افزوده شدهاند.
ظروف طلایی تپه فُلول - یافتههایی که مایۀ شگفتی بسیار شده - را میتوان در بافت فرهنگی شناختهشدهتری میتوان درک کرد. این ظروف را میتوان در فهرست طولانی اشیاء شامل کاسههای طلایی و نقرهای، برخی با درونمایههای هندسی همچون دو کاسۀ بدستآمده از تپه فُلول، و برخی شامل منظرههای داستانوار از بلندیها، گروههای شکار، و کار بر روی زمینها، جای داد.[۸] نمایشگاه سال ۱۹۸۸ در موزیم گیمه (با عنوان "فرانسوی: Les cités oubliés de l.Indus"؛ "ترجمه: شهرهای فراموششدۀ سند"، AFAA, cat. 1988) فرصتی برای دیدن اشیاء غنی بدستآمده از گورهای گنجینۀ کویته را فراهم میکرد. یکی از اشیاء به نمایش گذاشتهشدهف یک جام برای نوشیدن با پایهای از طلا بود. بر روی یک فریز (نوارهای مزین به نقوش برجسته) جانوران شکار تزئین داده شده بود، که کندهکاریهای بر روی پوست آن دقیقاً به شیوۀ یکسان با گاههای نر بر ظروف طلایی بدستآمده از تپه فُلول صورت گرفته بود.[۹]
اگرچه ظروف بدستآمده از تپه فُلول، همچون ظروف دیگر از این حوزۀ فرهنگی گسترده، دارای میژگیهای هنر محلی هستند، اما آثاری از گرایشات خارجی را نیز نشان میدهند. پژوهشگران این گرایشات را بلافاصله پس از کشف آن دریافتند، بویژه در نقوش گاههای نر ریشدار که متمایل به درونمایه (تِم) شناختهشده در میانرودان است. نقش درختی بر روی یک کوه، که بر روی یک جام نوشیدنی از تپه فُلول ترسیم شده، و گُرازهای وحشی را نشان میدهد، را میتوان با تزئینات بر روی مُهرهای بدستآمده از میانرودان مرتبط دانست. همین تِم بر روی یک ظرف نقرهای بدستآمده از یگ گور در گونورتپه در ترکمنستان یلفت شده است. برخی از این حیوانات گوناگون ترسیمشده بر روی این ظف را میتوان با همتای آن بر روی جامهای بدستمده از تپه فُلول مقایسه کرد. در پشت این نقوش مناظر طبیعی از درختهای واقع بر روی کوهها ترسیم شدهاند.[۱۰]
پایگاههای باستانشناسی
در افغانستان (باختر باستان):
- تپه فُلول (خوشتپه)، در ولایت بغلان
- تپه دشلی، در ولایت جوزجان
در ترکمنستان (مرو باستان):
- آلتینتپه (Altyn-depe)
- تپه توگولوک (Togolok-depe)
- تپه گونور (Gonur-depe)
- تپه نمازگا (Namazga-depe)
در ازبکستان (باختر باستان):
- تپه سپالی (Sappalitepa)
- جَرکوتَن (Djarkutan/دیارخُتَن؟)
آسیای میانه در عصر بُرُنز
در دورۀ نوسنگی، در حدود ۷۰۰۰ سال پیش از میلاد، دهقانان و چوپانانی در جلگههای حاصلخیز پیرامون هندوکُش زندگی میکردند. این مردمان صنعت ابتدائی خانهسازی با خشت خام و سفالگری را با خود بهمراه آوردند و از فروش لاجورد (Lapis lazuli) که در سواحل و بستر رودخانهها مییافتند و تجارت آن به کشورهای اولیه باختری از طریق فلات ایران و میانرودان (بینالنهرین) ثروتمند میشدند.[۱۱]
فرهنگ عصر بُرُنز اولیه در آسیای میانه و شمال و شرق افغانستان ظهور کرد. نخستین شواهد واقعی شهریسازی در تپهٔ دِهمُراسی (پشتو: دِهمُراسی غوندَی) و موندیگک (در نزدیکی قندهار امروزی) پدیدار گشت، که پایتختهای محلی تمدن دره سند بودند. اقتصاد بر اساس گندم، جو، دامداری و معدنکاری استوار بود. سنگ لاجوَرد (لاتین: Lapis lazuli) که در گورهای پادشاهان اور در جنوب عراق، پیرامون ۲۵۰۰-۲۶۰۰ پیش از میلاد، بکار رفته بود از بدخشان در شمالشرق افغانستان (بویژه از معدن سرِ سنگ) در همان دوره استخراج شده بود. همچنین شبکهٔ راه زمینی بازرگانی دوربردی با میانرودان (بینالنهرین) و مصر ایجاد شده بود.
عیلام
عیلام
مختصات: ۲۹°۵۴′ شمالی ۵۲°۲۴′ شرقی
تمدن عیلام یا تمدن ایلام نام تمدنی در منطقهای است که بخش بزرگی در جنوب غربی از فلات ایران را در پایان هزاره سوم قبل از میلاد دربرمی گرفت ولی در دوره هخامنشیان به منطقه سوسیانا تقلیل یافت. نام عیلام از واژه یونانی Aylam مشتق شده که خود از ʿElām عبری وام گرفته شده است. عیلامیان کشور شان را هلمتی (Ha(l)tamti/Hatamti) «سرزمین پروردگار» میخواندند، اکدیان بدان Elamtu و سومریان نیم به معنای بالا، میگفتند.[۱]
در ۲۷۰۰ پیش از میلاد، نخستین شاهنشاهی ایلامی (غیر سامی) در شوش (غرب ایران) تشکیل شد.[۲]
تمدن ایلام یکی از قدیمیترین و نخستین تمدنهای جهان است. بر اساس بخشبندی جغرافیایی امروز، ایلام باستان سرزمینهای خوزستان، ایلام، کهگیلویه و بویراحمد و بخشهایی کوچک از استانهای فارس، بوشهر، لرستان، استان چهارمحال و بختیاری، و کرمانشاه و در دورانهایی تا جنوب دریاچه ارومیه را شامل میشد. احمد سواری (جعفری)نویسنده عرب مینویسد یکی از باستان شناسان تاکید کرده است که «ایران بهشت باستان شناسان است و خوزستان بهشت آثار باستانی ایران» او مینویسد بین النهرین واقعی و تاریخی که اکنون به میان رودان دجله و فرات عراق گفته میشود در واقع میانه رودان کارون و رود دجله بوده است زیرا رود فرات تا سدههای اخیر قبل از میلاد سکونتگاه قابل ملاحظهای نبوده است و خوزستان آباد ترین مکانها بوده و در آن رودخانههای بزرگی از جمله کارون، کرخه، دّز، شط العرب (اروند)، الجراحی و شاوور، سیمرة، مارون و... وجود داشته و منطقهای باران خیز بوده است. تپههای باستانی خوزستان از ۴ هزار سال تا ۷ هزار سال میرسد و مردمان این تمدن لرهای بختیاری هستند . پروفسور "هینس" اعتقاد دارد شوش، پایتخت ایلامیان بوده وتمدن ایلامی یا هیلامیت جنوب ایران و خلیج فارس و جیرفت را هم در برمی گرفته و "شهر سوخته"را هم شامل می شده است به همین دلیل بعضی مردمان این تمدن را با دراویدیان مشابهت دادهاند. شکی نیست که المیتها تمدنی بر پایه کشاورزی داشتهاند.[۱]
نام
نام این قوم هالتامتی (Haltamti) و سپس آتامتی (Atamti) بود که اکدیان آن را ایلام تلفظ میکرده و در کتابِ مقدس یهودیان نیز به همین شکل آورده شدهاست. این واژه به معنای «کوهستانی» است، که به محل زندگی این مردمان در دامنههای زاگرس اشاره دارد.
تمدنهای باستانی آسیای غربی | |
---|---|
میانرودان، سومر، اکد، آشور، بابل | |
حتیان، هیتیها، لیدیه | |
ایلام، اورارتو، منائیان، ماد، هخامنشی | |
امپراتوریها / شهرها | |
سومر: اوروک – اور – اریدو | |
کیش – لاگاش – نیپور – اکد | |
بابل – ایسین – اموری - کلدانی | |
آشور: نینوا، نمرود | |
ایلامیان – شوش | |
هوریها – میتانی | |
کاسیها – اورارتو | |
| |
شاهان ایلام | |
شاهان آشور | |
شاهان بابل | |
شاهان ماد | |
شاهان هخامنشی | |
زبان | |
خط میخی | |
آرامی – هوری | |
سومری – اکدی | |
زبان مادی | |
ایلامی | |
انوما الیش | |
گیل گمش – مردوخ | |
نیبیرو |
بر اساس یک نظریه دیگر نام ایلام از یکی از نوههای نوح گرفته شدهاست. در تورات نام یکی از پسران سام، ایلام میباشد که بر اساس کتاب خوزستان کنونی مهاجرت کرده و در آنجا تمدن تشکیل میدهد. یکی از پسران او دارای نام شوش به نام او نامگذاری گردیدهاست.
نام دو استان در ایران برگرفته از نام باستانی آنان است. علاوه بر استان ایلام، نام خوزستان نیز از واژه Ūvja آمده که از روی کتیبه نقش رستم[۳] و کتیبههای داریوش در تخت جمشید و شوش[۴]، به معنای ایلام بوده و بنا به گفته ایرج افشار در «نگاهی به خوزستان: مجموعهای از اوضاع تاریخی، جغرافیایی، اجتماعی و اقتصادی منطقه» در یونانی Uxi تلفظ میشده[۵] و اگر گفته ژول آپِر را بپذیریم در ایلامی Xus یا Khuz بودهاست. سِر هنری راولینسون نیز تلفظ پهلوی Ūvja را Hobui دانسته که ریشه نام اهواز و خوزستان است. این لفظ از حاجوستان و هبوجستان به دست آمده که در «مجمع التواریخ و القصص» (ابتدای قرن ششم هجری) در اشاره به خوزستان آمدهاست.
زبان ایلامی
زبانِ ایلامی، جایگاه خود را پس از ورود اقوام مهاجم نیز نگه داشت و زبان دوم نوشتاری حکومتِ ایران در دورانِ هخامنشی بود.[۶][۷] در بیشتر سنگ نوشتههای عصرِ هخامنشی ترجمه ایلامی و بابلی (زبان بینالمللی آن روزگار) نوشتهها نیز آمدهاست.
ایلامیان و سومریها
در سال ۲۲۸۰ پیش از میلاد ایلامیان که در اوج قدرت خود بودند، اور پایتخت سومریان را اشغال و غارت و خدای ویژه آن را به اسارت بردند. سومر مستعمره و خراج گذار ایلام شد و در پایان در ۲۱۱۵ ق. م در دوره فرمانروایی دولت مشترک سومری – اکدی را به طرزی نابود کردند که ملت سومر هیچگاه نتوانست از خرابههای تاریخ سر برآورد. مشیرالدوله پیرنیا در این باره مینویسد:
«دِمورگان و سایر نویسندگان فرانسوی بهاین عقیدهاند که غلبه ایلامیان بر سومریها و مردمان بنی سام نتایج تاریخی زیادی دربر داشته، توضیح اینکه ایلامیها بقدری با خشونت و بقسمی وحشیانه با ملل مغلوبه رفتار کردهاند، که آنها از ترس جان از مساکن و اوطان خود فرار کرده، هرکدام بطرفی رفتهاند. بنابراین عقیده دارند مردمی که ربّالنوع آسور را پرستش میکردند، بطرف قسمت وسطای رود دجله و کوهستانهای مجاور آن رفته شالوده دولت آسور را نهادند. مهاجرت ابراهیم با طایفه خود به فلسطین و بالاخره هجوم هیکسوس هایِ سامی نژاد بمصر و تأسیس سلسلهای از فراعنه در آن مملکت نیز از نتائج غلبه ایلامیها بر ملل سامی نژاد بود. اما کینگ باین عقیدهاست، که غلبه ایلامیها در ممالک غربی دوام نیافته، زیرا ایلامیها، چون استعداد اداره کردن مملکتی را نداشتند و غلبه آنها بیشتر به تاخت و تاز شبیه بود، نتوانستند ممالک مسخره را حفظ کنند.»[۸]
قلمرو فرمانروایی ایلامیان
پادشاهی ایلام در اوج قدرت خود توانستهبود حتی بر بخشهای مهمی از میانرودان (بین النهرین) هم چیرگی یابد، اما محدوده قدرت مرکزی ایلام شامل سراسر سرزمین ایران نمیشدهاست. این پادشاهی اتحادی بوده که ایلها و طوایف منطقه را دربر میگرفته، اما چنین یکپارچگی میتواند به معنی امپراتوری نباشد. هرگاه ایلامیان قدرت داشتند، نقش مهمی در درگیریهای سیاسی میانرودان بازی کرده و حتی بر بخشهایی از آن سرزمین ولو در زمان کوتاهی فرمان راندهاند. آنها در حدود سال ۱۹۰۰ پیش ازمیلاد میانرودان را به تصرف خود درآوردند و حکومت سومری را برای همیشه از صحنه تاریخ بیرون کردند. اما بهطور کلی بیشتر زیر نفوذ و خراجگذار اقوام سامی و سومری میانرودان بودند.
پروفسور گیرشمن و بسیاری از تاریخدانان دیگر محل کنونی شهر مسجد سلیمان را پایتخت هخامنشیان میدانند.[۹]
آثار تمدنی ایلامیان که در انشان و در شوش یافته شده نشانی از تمدن شهری بزرگی در آن دوران بودهاست. تمدن ایلامیان از راه دریایی و بلوچستان با تمدن پیرامون رود سند در هند و از راه شوش با تمدن سومر مربوط میشدهاست.
آثار بجا مانده
زیگورات چغازنبیل
این بنا که در ۱۹۷۹ در فهرست بازماند (میراث) جهانی یونسکو جای گرفت در استان خوزستان ایران، جنوب شرقی شهر باستانی شوش جای گرفتهاست. ساخت آن در حدود ۱۲۵۰ پیش از میلاد و توسط اونتاش گال برای ستایش ایزد اینشوشیناک نگهبان شوش انجام شدهاست. این بنا در حمله آشور بانیپال به همراه تمدن عیلامی نابود شد و پس از آن زیر خاک از دیدهها ناپدید گردیده بود تا دوران کنونی که توسط رومن گریشمن ایلامشناس فرانسوی خاکبرداری گردید.[۱۰]
نیا-ایلامی
نیا-ایلامی
دوره نیا ایلامی دورهای است بین سالهای ۳۲۰۰ تا ۲۷۰۰ پیش از میلاد.
کهنترین دبیرهٔ ایلامی که نیا-ایلامی نام گرفته نخستین بار به سال ۳۱۰۰ پیش از میلاد[۱] در شهر شوش، پایتخت عیلامیان، در جنوب غرب ایران بکار گرفته شد. گویا دبیرهٔ نیا-ایلامی گسترش یافته از دبیره میخی سومری یا دبیرهٔ باستانی سومری باشد.
دبیرهٔ نیا-ایلامی دارای ۱۰۰۰ نشانه است و به نظر میرسد که باید بخشی از آن واژهنگار باشد. این دبیره هنوز رمزگشایی نشدهاست، و زبانی را که نمایش میدهد هنوز ناشناخته است.
تاریخ ایران پیش از آریاییها
تاریخ ایران پیش از آریاییها
تمدنهای باستانی آسیای غربی | |
---|---|
میانرودان، سومر، اکد، آشور، بابل | |
حتیان، هیتیها، لیدیه | |
ایلام، اورارتو، منائیان، ماد، هخامنشی | |
امپراتوریها / شهرها | |
سومر: اوروک – اور – اریدو | |
کیش – لاگاش – نیپور – اکد | |
بابل – ایسین – اموری - کلدانی | |
آشور: نینوا، نمرود | |
ایلامیان – شوش | |
هوریها – میتانی | |
کاسیها – اورارتو | |
| |
شاهان ایلام | |
شاهان آشور | |
شاهان بابل | |
شاهان ماد | |
شاهان هخامنشی | |
زبان | |
خط میخی | |
آرامی – هوری | |
سومری – اکدی | |
زبان مادی | |
ایلامی | |
انوما الیش | |
گیل گمش – مردوخ | |
نیبیرو |
ایران در دوره پیش از تاریخ خود به سه دوره تقسیم میشود که عبارتاند از: ۱- پارینهسنگی (عصر حجر قدیم). ۲- فرا پارینه سنگی. ۳- نوسنگی (عصر حجر جدید).
دوران پارینه سنگی ایران به سه دوره پارینه سنگی آغازین، میانی، پایانی و یک دوره کوتاه بنام فرا پارینه سنگی تقسیم میشود. فرهنگهای مرتبط با پارینه سنگی قدیم ایران شامل فرهنگ ساطور ابزار الدوان و فرهنک تبر دستی
از دوران پارینه سنگی میانی که فرهنگ ابزار سازی آن موستری گفته میشود، شواهد بیشتری در غارها و پناهگاهها یافت شدهاست که اغلب مربوط به زاگرس مرکزی هستند. این دوره از حدود ۲۰۰ تا ۱۵۰ هزار سال پیش شروع شده و تا حدود ۴۰ هزار سال پیش ادامه داشتهاست. انسانهای نئاندرتال در این دوره در ایران میزیستند که بقایای اسکلت آنها در غار بیستون یافت شدهاست. مکانهای مهم این دوره غارهای بیستون، ورواسی، دو اشکفت در شمال کرمانشاه، قمری و در اطراف خرم آباد، کیارام در نزدیکی گرگان، نیاسر و کفتار خون در نزدیکی کاشان، قلعه بزی در نزدیکی اصفهان و میرک در نزدیکی سمنان است. دوران پارینه سنگی جدید ایران از حدود ۴۰ هزار سال پیش آغاز و تا حدود ۱۸ هزار سال پیش ادامه یافته که مقارن با مهاجرت انسان هوشمند جدیدی به ایران است. آثار این دوره در اطراف کرمانشاه، خرم آباد، مرو دشت و کاشان یافت شدهاست. فرهنگ ابزار سازی این دوره تیغه و ریز تیغه برادوستی است. آثار دوره بعدی فراپارینه سنگی در غرب زاگرس و شمال البرز بدست آمده که فرهنگ زرزی خوانده میشود. از دوره نوسنگی در ایران تپههای باستانی بسیاری باقیماندهاست از جمله تل باکون ٍ جری ٍ موشکی و... در فارس ٍ تپه شوش ٍ چغا بنوت ٍ و... در خوزستان، گنج دره، سراب و آسیاب در کرمانشاه و در دیگر نقاط ایران. ساکنین ایران را قبل از رسیدن آریاییها میتوان زیر عنوان کلی کاسپین که دریای خزر بنام آنهاست جمع نمود، کاسپینها کشاورزی میکردند. این مردم نخستین کشاورزان جهان بودهاند و کشاورزی از سرزمین آنها به خاکهای رسوبی رودخانههای سند و سیحون و جیحون و دجله و فرات رسیدهاست. در دوران نوسنگی در برخی نواحی آسیای غربی (خاورمیانه)، انسان از مرحله جمعآوری و شکار به مرحله کشت و اهلی کردن برخی جانوران، انتقال یافت. قدیمی ترین آثار سکونت روستا نشینان اولیه در غرب زاگرس و شمال خوزستان یافت شدهاست. برخی از این روستاهای اولیه گنج دره، سراب و آسیاب در نزدیکی کرمانشاه، علی کش در دهلران، گوران در هلیلان و چغا بنوت در شمال خوزستان است. قدیمیترین مدارک اهلی شدن بز در مکان گنج دره در نزدیکی کرمانشاه کشف شده که حدود ۱۰ هزار سال قدمت دارد. بین هفت تا هشت هزار سال پیش مراکز روستانشین در چند نقطه از ایران، در منطقه تمدن جیرفت در تمدن تپه سیلک نزدیک کاشان و در اطراف مرودشت و در فاصله کمی از شوش، قدیمیترین شهر موجود دنیا، وجود داشتهاست. شوش یکی از قدیمیترین سکونتگاههای شناخته شدهٔ منطقهاست، با وجود اینکه نخستین آثار یک دهکدهٔ مسکونی در آن مربوط به ۷۰۰۰ سال پیش از میلاد هستند. در طول تاریخ، مهاجرتهای انسانی و جابجایی انسانها همواره به دلیل دستیابی به شرایط بهتر برای زندگی بودهاست، در دوران باستان این شرایط بهتر عبارت از آب فراوانتر و خاک حاصلخیزتر برای کشاورزی بودهاست. به عنوان نمونهای از اینگونه مهاجرتها میتوان از دو کوچ بزرگ نام برد: نخست، کوچ هندیان آریایی از پیرامون کوهستانهای هندوکش به سرزمینهای پنجاب و پیرامون رود سند و دیگری، کوچ ایلامیان و سومریان، به سرزمینهای باتلاقی تازه خشک شده خوزستان در ایران و میانرودان انجام شدهاست. از اینگونه مهاجرتها تمدنهای بزرگ یا گروههائی از تمدنهای بزرگ برخاستند. ویل دورانت، این آثار تمدن را کهنترین آثار تمدن بشر دانستهاست. کهنترین نشانههای تمدن انسانی، مربوطه به ۵۰۰۰ سال ق. م. است که در ایران تمدن شهر سوخته در سیستان، تمدن عیلام در خوزستان، تمدن جیرفت در کرمان، تمدن تمدن تپه سیلک (در کاشان)، تمدن اورارتو (در آذربایجان)، تپه گیان نهاوند، (در لرستان امروز)، پیدا شدهاست. از روی یک قسمت از آثار تمدن تپه سیلک، که گمان میرود مربوط به هزاره چهارم پ. م. باشد، پیدا شدهاست که اهالی آنجا به بافندگی و کارکردن با فلزات و استعمال مهر و چرخ کوزه گری پی برده بودند. ایران نخستین سرزمینی است که در آن مردم به استخراج و استعمال فلزات پی بردهاند. تعدادی از نخستین کورههای ذوب مس در تل ابلیس کرمان مربوط به هزاره پنجم ق. م. بدست آمد و اشیاء مسی شامل سنجاق و درفش، مهر و دستبند و حلقه انگشتر از آنها کشف گردید. قدیمیترین فلزی که مورد استفاده انسان قرار گرفته مس بودهاست. این فلز در ۴۵۰۰ ق. م. در آسیای غربی مورد استفاده بودهاست. از اواسط دوران فلز، بجز مس، فلزات دیگری چون قلع، طلا، نقره در چرخه فناوری مردمان آن عصر پدیدار شدند و شاید به این دلیل است که این دوره را دوره فلز نام نهادهاند نه دوره مس. برنزهای مشهور به لرستان اهمیت ایران را بهعنوان یک مرکز فلزکاری بطور روشن نشان میدهد. رویدادی مهم در هزاره سوم پ. م. که تأثیرگذار در زندگی ساکنان فلات ایران و خصوصاً دشت خوزستان است عبارت است از کشف فلز آلیاژی مفرغ. از مراکز مهم فرهنگهای عصر مفرغ ایران غرب ایران و حوزه زاگرس مرکزی (لرستان پیشکوه و پشتکوه) بودهاست. مفرغ ساخته شده در کوهپایههای زاگرس به سومر و عیلام صادر میشدهاست. پیش از تاریخ به زمانی گفته میشود که انسان هنوز موفق به اختراع خط (نوشتار) نگردیده بود. از حدود ۳۶۰۰ سال ق. م. انسان موفق به اختراع خط گردید. پیش از این پنداشته میشد نخستین مخترعین خط ابتدا سومریان (۳۶۰۰ پ. م.) و سپس ساکنان نواحی جنوبی میانرودان و تمدن ایلام در خوزستان باشند. با کاوشهای جدید مشخص شد اختراع خط و نوشته، مربوط به تمدن جیرفت در ایران است بر اساس سنگ نوشتهٔ جدیدی که در نوامبر سال ۲۰۰۷ در کاوشگاه جیرفت یافت شد.[۱][۲][۳][۴][۵][۶][۷][۸][۹] محتویات
روستانشینی
اختراع خط
ليست صفحات
- هپتالیان
- علویان (طبرستان)
- کرتیان
- چوپانیان
- دودمان پهلوی
- تاریخ نظامی ایران
- جریان روشن فکری در ایران
- شورای عالی امنیت ملی
- شوراهای اسلامی شهر و روستا
- قطعنامه ۱۷۴۷ شورای امنیت
- انقلاب سفید
- ایرانیان مقیم خارج
- اسلام در ایران
- زبانهای ایرانی
- فهرست شهرهای ایران
- جزیره قشم
- جزیره کیش
- جزیره لارک
- تنب بزرگ
- جزیره عباسک
- جزیره تهمادون
- استان تهران
- استان خوزستان
- استان کرمانشاه
- استان گلستان
- استان مرکزی
- تاریخ اقتصاد ایران
- کشاورزی در ایران
فروش فوق العاده دامنه ی ملی اماده برای وبلاگ شما
قیمت فقط ۲۰۰۰ تومان
فروش بنر. هدر . لوگو . حرفه ای برای وبلاگ شما
فقط ۲۰۰۰ تومان
برای اطلعات بیشتر به ایمیلم پیام بدیدmusicvideo92@chmail.ir - 1393/2/29
Kheyr - سلام وب عالی دارید اگه وقت کردید به منم سر بزنید ممنون - 1393/1/15
علی - عالیه عالیه...... =D D - 1392/12/1
سروش - دوست عزیز وبلاگ خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی زیبایی داری دوست عزیز.@}; - - 1392/12/1
محمد - با سلام و تشکر
به سایت های ما هم سر بزنید و با ما تبادل لینک کنید
افزایش رتبه و بازدید سایت و وبلاگ
تبادل لینک اتوماتیک و رایگان و سریع
گلدن گیم / بروزترین سایت بازی های رایانه ای
http://www.goldengame.ir/
هوتوتو / برترین سایت تفریحی
http://www.hototo.ir/
صفحه تبادل لینک اتوماتیک
http://links.goldengame.ir/
- 1392/11/28
علی - وبسایت خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خوبی داری. - 1392/11/23
mamad - ببین به عنوان یه دوست دارم میگم وبت خیلی تخمیه - 1392/11/19
جواد بینام - سلام سینا جان.خسته نباشی
لطفا بیا وبلاگ من.دو تا کلیک کن و نظر بده و برو.
منم میام نظر میدم.قول میدم.این پیامو به دوستات هم بفرس.مرسی
http://binam836.loxblog.com - 1392/11/8
حمیدرضااحمدی - سلام.دوست عزيز.
خسته نباشي،
وبلاگ قشنگي داري.
----------------------
تبادل لينک مي کني؟
اره!
ابتدا وبلاگ ما را با
عنوان:
.::دنياي عجيب ققنوس::.
و
آدرس: http://www.ghoghno3.ir
لينک کنيد سپس با مراجعه به وبلاگ دنياي عجيب ققنوس از منو هاي سمت چپ از بخش "تبادل لينک خودکار" لينک خود را ثبت کنيد.لينکتان به طور خودکار در قسمت لينک دوستان دنياي عجيب ققنوس قرار ميگيرد.
راستي تبادل بنر چي! مي کني؟
اگر اره به اين صفحه مراجعه کن:
http://ghoghno3.ir/page/ads
پشاپيش از همکاري شما دوست عزيز سپاس گزارم.
موفق باشيد. - 1392/11/7
توضیحات آگهی در حدود 2 خط. ماهینه فقط 10 هزار تومان
توضیحات آگهی در حدود 2 خط. ماهینه فقط 10 هزار تومان