رئیسجمهور ایران
ریاست جمهوری اسلامی ایران | |
---|---|
نشان رسمی جمهوری اسلامی ایران |
|
حسن روحانی از ۱۲ مرداد ۱۳۹۲ |
|
لقب | ریاست محترم جمهور |
سکونتگاه اصلی | تهران، خیابان پاستور، نهاد ریاست جمهوری |
تعیینگر | رأی عمومی |
مدت تصدی | ۴ سال، یکبار تمدیدپذیر |
نخستین متصدی | ابوالحسن بنیصدر |
بنیادگذاری | ۱۱ آذر ۱۳۵۸ (قانونیشدن سمت) ۱۵ بهمن ۱۳۵۸ (آغاز کار نخستین رئیس جمهور) |
جانشین | معاون اول رئیسجمهور ایران (اسحاق جهانگیری) |
حقوق | ماهانه ۳ میلیون تومان (سال ۱۳۹۰)[۱] |
وبگاه | president.ir |
رئیسجمهور ایران عالیترین مقام رسمی کشور ایران بعد از رهبر است که توسط رای عمومی مردم انتخاب میشود. مطابق با قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، رئیس جمهور مسئولیت اجرای قانون اساسی و ریاست قوه مجریه را عهدهدار میباشد. او رئیس «قوه مجریه» است. امضای عهدنامهها، موافقتنامهها و مسائل مربوط به دیگر کشورها و سازمانهای بینالمللی، برنامهريزى ملى، بودجه و وظیفه گماشتنهای دولتی، گماشتن وزیرها، استاندارها و سفیرها تابع تصدیق مجلس شورای اسلامی، از جمله وظایف رئیس جمهور میباشد. همچنین رئیسجمهور در ایران رئیس شورای عالی امنیت ملی و رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز میباشد. [۲][۳]
برخلاف بسیاری از کشورها، برای مثال ایالات متحده آمریکا، در ایران دفتر ریاست جمهوری نظارت و کنترل تمام روی سیاست خارجی، نیروهای مسلح و یا سیاست هستهای ایران را ندارد. این موارد همگی زیر نظر مستقیم رهبر ایران میباشد.[۴]
رئیس جمهور برای مدت چهار سال توسط رای مستقیم مردم انتخاب میشود و نباید برای بیش از دو دوره متوالی در این سمت باقی بماند. متصدی قبلی این سمت، محمود احمدینژاد بود که برای اولین بار طی انتخابات سال ۱۳۸۴ انتخاب شد. او برای دومین بار طی انتخابات جنجالی سال ۱۳۸۸ برای چهار سال دیگر در سمت خود باقی ماند. پس از برگزاری انتخابات ۲۴ خرداد ۱۳۹۲ با اعلام وزارت کشور حسن روحانی با کسب ۱۸٬۶۱۳٬۳۲۹ رأی رسماً به عنوان هفتمین رئیس جمهوری اسلامی ایران برگزیده شد. [۵]
پیشینه
پس از انقلاب اسلامی ایران در بهمن ماه سال ۱۳۵۷ و رفراندوم مبنی بر ساختن جمهوری اسلامی در روزهای پنجشنبه و جمعه، ۹ و ۱۰ فروردین ماه ۱۳۵۸ هجری شمسی (۲۹ و ۳۰ مارس ۱۹۷۹ میلادی) و پیروزی جمهوری اسلامی با ۹۸ درصد آرا، دولت جدید نیاز به ساخت قانون اساسی جدید داشت. پس آیت الله روحالله خمینی، دستور اجرای انتخاباتی را برای مجلس خبرگان داد و این هیئت، موظف به نوشتن قانون اساسی جدید شدند. این هیئت، قانون اساسی را در روز چهارشنبه دوم آبانماه ۱۳۵۸ (۲۴ اکتبر ۱۹۷۹) به رهبر -آیت الله خمینی- عرضه کردند و نخست وزیر دولت موقت -مهدی بازرگان- آنرا به تأیید رسانید.
قانون اساسی سال ۱۳۵۸ (۱۹۷۹ میلادی)، رهبر را به عنوان رئیس حکومت، و رئیسجمهور و نخست وزیر را به عنوان رؤسای دولت معین میکرد. اگرچه سمت نخستوزیری در سال ۱۳۶۸ (۱۹۸۹ میلادی) لغو شد.
اولین انتخابات ریاست جمهوری ایران در روز سه شنبه ۲۵ دیماه سال ۱۳۵۸ (۱۵ ژانویه ۱۹۸۰) برگزار شد و نتیجه آن برنده شدن ابوالحسن بنیصدر با ۷۵٪ مجموع آراء بود. او در روز دوشنبه ۱۵ بهمن ماه ۱۳۵۸ کار خود را آغاز کرد؛ ولی در روز یکشنبه ۳۱ خردادماه سال ۱۳۶۰ (۲۱ ژوئن ۱۹۸۱ میلادی)، توسط پارلمان (مجلس شورای اسلامی) و نهایتاً تأیید رهبر -روحالله خمینی-، به دلیل عدم کفایت سیاسی، از مقام خویش عزل گردید.[۶] تا زمان دومین انتخابات ریاست جمهوری ایران در روز جمعه دوم مردادماه ۱۳۶۰ (۲۴ جولای ۱۹۸۱ میلادی)، وظایف رئیس جمهور به عهده شورای موقّت ریاست جمهوری بود. محمدعلی رجایی در این انتخابات برگزیده شد و در روز دوشنبه ۱۲ مردادماه ۱۳۶۰ (۲ اوت ۱۹۸۱ میلادی) وارد دفتر ریاست جمهوری شد. اگرچه او کمتر از یکماه در دفتر ریاست جمهوری ماند و بعد از آن در روز یکشنبه ۸ شهریورماه سال ۱۳۶۰ (۳۰ اوت ۱۹۸۱ میلادی)، همراه با نخستوزیرش -محمدجواد باهنر- ترور شد. شورای موقت ریاست جمهوری بار دیگر دفتر را به عهده گرفت و تا روز جمعه ۱۷ مهرماه سال ۱۳۶۰ (۹ اکتبر ۱۹۸۱) که سید علی خامنهای برای ریاست جمهوری انتخاب شد، دفتر را به دست داشت.
سید علی خامنهای، اکبر هاشمی رفسنجانی، سید محمد خاتمی و محمود احمدینژاد افرادی هستند که هر کدام برای دو دوره متوالی ریاست جمهوری را تجربه کردهاند.
شرایط
رئیس جمهور ایران میبایست دارای شرایط زیر باشد.[۷]؛
- از رجال سیاسی و مذهبی کشور باشد. (در مورد تعریف کلمه رجل به «مرد» یا «شخصیت مهم» اختلاف نظر وجود دارد.)
- ایرانیالاصل
- مدیر و مدبر
- دارای حسن سابقه و امانت و تقوی
- مؤمن و معتقد به مبانی جمهوری اسلامی ایران و کشور (مذهب رسمی ایران شیعه دوازده امامی است)[۸]
جانشینی
در صورت استعفای رئیس جمهور مطابق اصل ۱۳۱ قانون اساسی، «معاون اول رئیس جمهور با موافقت رهبری اختیارات و مسئولیتهای وی را برعهده میگیرد و شورائی متشکل از رئیس مجلس و و معاون اول رئیس جمهور موظف است ترتیبی دهد که حداکثر ظرف مدت ۵۰ روز رئیس جمهور جدید انتخاب شود. در صورت فوت معاون اول و یا امور دیگری که مانع انجام وظایف وی گردد و نیز در صورتی که رئیس جمهور معاون اول نداشته باشد مقام رهبری فرد دیگری را به جای او منصوب میکند.»[۹]
رهبر ایران
رهبر ایران
رهبر جمهوری اسلامی ایران | |
---|---|
نشان دولتی جمهوری اسلامی ایران |
|
سید علی خامنهای از ۱۴ خرداد ۱۳۶۸ (۲۴ سال) |
|
لقب | رهبری معظم انقلاب اسلامی |
سکونتگاه اصلی | بیت رهبری، تهران، ایران |
گمارنده | مجلس خبرگان |
نخستین متصدی | روحالله خمینی |
بنیادگذاری | روحالله خمینی |
وبگاه | leader.ir |
مقام رهبری بالاترین مقام رسمی در جمهوری اسلامی ایران و شخص اول کشور است و بر طبق قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، «ولی فقیه»، این منصب را عهده دار است.
شرایط و صفات رهبری
اصل ۱۰۹ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران:
- صلاحیت علمی لازم برای افتاء در ابواب مختلف فقه.
- عدالت و تقوای لازم برای رهبری امت اسلام.
- بینش صحیح سیاسی و اجتماعی، تدبیر، شجاعت، مدیریت و قدرت کافی برای رهبری.
- در صورت تعدد واجدین شرایط فوق، شخصی که دارای بینش فقهی و سیاسی قویتر باشد مقدم است.
اصل سابق:
شرایط و صفات رهبر یا اعضای شورای رهبری:
وظایف و اختیارات رهبری
اصل ۱۱۰ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران:
- تعیین سیاستها کلی نظام جمهوری اسلامی ایران پس از مشورت با مجمع تشخیص مصلحت نظام.
- نظارت بر حسن اجرای سیاستهای کلی نظام.
- فرمان همهپرسی.
- فرماندهی کل نیروهای مسلح.
- اعلام جنگ و صلح و بسیج نیروهای مردمی.
- نصب و عزل و قبول استعفای: مسئولان کشور.
- تعیین فقهای شورای نگهبان.
- تعیین رئیس قوه قضاییه.
- تعیین رئیس سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران.
- تعیین رئیس ستاد کل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران.
- تعیین فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی.
- تعیین فرماندهان عالی نیروهای نظامی و انتظامی.
- حل اختلاف و تنظیم روابط قوای سهگانه.
- حل معضلات نظام که از طرق عادی قابل حل نیست، از طریق مجمع تشخیص مصلحت نظام.
- امضاء حکم ریاست جمهوری پس از انتخاب مردم صلاحیت داوطلبان ریاست جمهوری از جهت دارا بودن شرایطی که در این قانون میآید، باید قبل از انتخابات به تأیید شورای نگهبان و در دوره اول به تأیید رهبری برسد.
- عزل رییس جمهور با در نظر گرفتن مصالح کشور پس از حکم دیوان عالی کشور به تخلف وی از وظایف قانونی، یا رأی مجلس شورای اسلامی به عدم کفایت وی بر اساس اصل هشتاد و نهم.
- عفو یا تخفیف مجازات محکومیت در حدود موازین اسلامی پس از پیشنهاد رییس قوه قضاییه.
رهبر میتواند بعضی از وظایف و اختیارات خود را به شخص دیگری تفویض کند.
اصل سابق وظایف و اختیارات رهبری:
- تعیین فقهای شورای نگهبان.
- نصب عالیترین مقام قضایی کشور.
- فرماندهی کلی نیروهای مسلح به ترتیب زیر:
- نصب و عزل رییس ستاد مشترک.
- نصب و عزل فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی.
- تشکیل شورای عالی دفاع ملی، مرکب از هفت نفر از اعضای زیر:
- رییس جمهور.
- نخستوزیر.
- وزیر دفاع.
- رییس ستاد مشترک.
- فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی.
- دو مشاور به تعیین رهبر.
- تعیین فرماندهان عالی نیروهای سهگانه به پیشنهاد شورای عالی دفاع.
- اعلام جنگ و صلح و بسیج نیروهای به پیشنهاد شورای عالی دفاع.
- امضای حکم ریاست جمهور پس از انتخاب مردم صلاحیت داوطلبان ریاست جمهوری از جهت دارا بودن شرایطی که در این قانون میآید باید قبل از انتخابات به تأیید شورای نگهبان و در دوره اول به تأیید رهبری برسد.
- عزل رییس جمهور با در نظر گرفتن مصالح کشور، پس از حکم دیوان عالی کشور به تخلف وی از وظایف قانونی یا رأی مجلس شورای ملی به عدم کفایت سیاسی او.
- عفو یا تخفیف مجازات محکومیت، در حدود موازین اسلامی، پس از پیشنهاد دیوان عالی کشور.
رهبر
انتخاب رهبری
اصل ۱۰۷ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران:
و رهبر کبیر انقلاب جهانی اسلام و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران حضرت آیتالله العظمی امام خمینی «قدس سره الشریف» که از طرف اکثریت قاطع مردم به مرجعیت و رهبری شناخته و پذیرفته شدند، تعیین رهبر بهعهده خبرگان منتخب مردم است. خبرگان رهبری درباره همه فقها واجد شرایط مذکور در اصول پنجم و یکصد و نهم بررسی و مشورت میکنند هر گاه یکی از آنان را اعلم به احکام و موضوعات فقهی یا مسایل سیاسی و اجتماعی یا دارای مقبولیت عامه یا واجد برجستگی خاص در یکی از صفات مذکور در اصل یکصد و نهم تشخیص دهند او را به رهبری انتخاب میکنند و در غیر این صورت یکی از آنان را به عنوان رهبر انتخاب و معرفی مینمایند. رهبر منتخب خبرگان، ولایت امر و همه مسئولیتهای ناشی از آن را برعهده خواهد داشت. رهبر در برابر قوانین با سایر افراد کشور مساوی است.
در اصل ۱۰۷ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران آمدهبود:
هر گاه یکی از فقهای واجد شرایط مذکور در اصل پنجم این قانون از طرف اکثریت قاطع مردم به مرجعیت و رهبری شناخته و پذیرفته شده باشد، همانگونه که در مورد مرجع عالیقدر تقلید و رهبر انقلاب آیت الله العظمی امام خمینی چنین شده است، این رهبر، ولایت امر و همه مسئولیتهای ناشی از آن را بر عهده دارد، در غیر این صورت خبرگان منتخب مردم درباره همه کسانی که صلاحیت مرجعیت و رهبری دارند بررسی و مشورت میکنند، هر گاه یک مرجع را دارای برجستگی خاص برای رهبری بیابند او را به عنوان رهبر به مردم معرفی مینمایند، وگرنه سه یا پنج مرجع واجد شرایط رهبری را به عنوان اعضاءی شورای رهبری تعیین و به مردم معرفی میکنند.
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران
جمهوری اسلامی ایران | |
ارکان نظام جمهوری اسلامی ایران[نمایش]
رئیس جمهور[نمایش]
رهبران[نمایش]
رؤسای جمهور[نمایش]
نخست وزیران[نمایش]
معاونان اول[نمایش]
رؤسای مجلس خبرگان[نمایش]
رؤسای مجلس شورا[نمایش]
رؤسای قوه قضائیه[نمایش]
|
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در سال ۱۳۵۸ توسط مجلس خبرگان قانون اساسی در ۱۷۵ اصل تصویب شده و همان سال به همهپرسی گذاشته شد و نتیجه آن با رای مثبت اعلام شد.
در سال ۱۳۶۸ اصلاحاتی در این قانون صورت پذیرفت که طی آن از جمله پست نخست وزیری حذف و اختیارات بیشتری به رئیس جمهور داده شد.
تاریخچه
در زمستان ۱۳۵۷ و قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، ایدهٔ تدوین قانون اساسی توسط روح الله خمینی و یارانش در پاریس مطرح شد. در همانجا پیش نویس اولیه قانون اساسی تهیه شد. بعدها پس از پیروزی انقلاب، این پیش نویس توسط افراد و گروههای مختلف مورد نقد و بررسی قرار گرفت. در ۱۵ بهمن ۵۷، روح الله خمینی از جمله وظایف دولت موقت بازرگان را تشکیل مجلس مؤسسان منتخب مردم برای نگارش قانون اساسی اعلام کرد.[نیازمند منبع] پس از شروع کار دولت بازرگان، شورای عالی طرحهای انقلاب با تصویب هیأت دولت در ۸ فروردین ۵۸ تأسیس و از وظایف این شورا، تهیه طرح قانون اساسی بر مبنای ضوابط اسلامی و اصول آزادی عنوان شد. در تاریخ ۱۲ مرداد ۱۳۵۸ انتخابات مجلس خبرگان قانون اساسی برگزار و اعضای منتخب از ۲۸ مرداد شروع به تدوین قانون اساسی کردند. در ۲۴ آبان ۵۸ کار تدوین به پایان رسید و دو روز بعد (۲۶ آبان ۵۸)در روزنامه کثیرالانتشار کیهان به چاپ رسید. همه پرسی قانون اساسی در ۱۱ آذر برگزار شد و با رای اکثریت ملت به تصویب نهایی رسید.
کتابشناسی
- مشروح مذاکرات جلسات خبرگان قانون اساسی مصوب سال ۱۳۵۸هجری
دیگر موضوعات
انتخابات در ایران
انتخابات در ایران
در جمهوری اسلامی ایران انتخاب در سطوح مختلف برگزار میشود. هماکنون همهٔ قوهها با رای مستقیم یا غیرمستقیم مردم تعیین میشود.
تاریخچه
- قاجاریه
پس از انقلاب مشروطه در شاهنشاهی ایران در زمان مظفرالدینشاه قاجار، حکومت مشروطه در ایران تشکیل شد و نخستین انتخاباتها کمی بعد در ایران آغاز شد.[۱]
فرمان مظفرالدین شاه در تاریخ ۱۴ مرداد ۱۲۸۵ خورشیدی برای آغاز به کار مجلس:
مصصم شدیم که مجلس شورای ملی از منتخبین شاهزادگان قاجاریه، علماء، اعیان، اشراف، ملاکین و تجار و اصناف به انتخاب طبقات مرقومه در دارالخلافه تهران تشکیل و تنظیم شود که در مهام امور دولتی و مملکتی و مصالح عامه مشاوره و مداقه لازمه را به عمل آورده به هیئت وزرای دولت خواه ما در اصلاحاتی که برای سعادت و خوشبختی ایران خواهد شد اعانت و کمک لازم را بنماید.
- جمهوری اسلامی
پس از انقلاب اسلامی ایران نیز مردمسالاری تشکیل شد و انتخابات ادامه یافت. هماکنون قوهٔ مجریه و مقننه توسط مردم انتخاب میشوند و قوه قضائیه توسط رهبر ایران که خود توسط مجلس خبرگان رهبری انتخاب میگردد و اعضای مجلس خبرگان رهبر نیز توسط مردم انتخاب میشوند.
نوع انتخابها
شاهنشاهی مشروطهٔ ایران
در زمان قاجار تنها انتخابات مجلس شورای ملی برگزار میشد.
- پهلوی
در دوره محمدرضاشاه پهلوی دوم، انتخابات مجلس سنا نیز طبق قانون اساسی مشروطه برگزار میشد همچنین دو همهپرسی نیز برگزار شد.
جمهوری اسلامی ایران
همهپرسیها
در ۱۰ و ۱۱ فروردین ۱۳۵۸ همهپرسی نظام جمهوری اسلامی با مشارکت و رای بیسابقه تصویب شد. ۱۲ مرداد انتخابات مجلس خبرگان قانون اساسی برگزار شد و پس از نهایی شدن، ۱۲ آذرماه قانون اساسی را به همهپرسی گذاشتند و تصویب شد و در سال ۱۳۶۸ نیز همهپرسیای برای اصلاح چند بند قانون اساسی برگزار شد که تصویب شد.
جریان روشن فکری در ایران
جریان روشن فکری در ایران
روشنفکر از طبقه تحصیل کردگانی در جامعهاست که با دغدغههای انسانی، اجتماعی، ارزشی، فرهنگی و سیاسی اقدام به موضع گیری در مباحث و مسائل حساس و مهم جامعه خویش و جامعه جهانی میکنند.[۱]
روند تاریخی جریان روشنفکری در ایران را میتوان در چهار گروه تقسیم بندی کرد.
روشنفکران نسل اول (روشنفکری مشروطه)
در زمان حکومت دودمان قاجار و به ویژه در پی شکست ایران از روسیه قشر فرهیخته ایران به دنبال کشف علل عقب ماندگی ایران از کشورهای اروپایی بودند. این شکست نظامی سران قاجار را هم برای رفع عقب ماندگی تشویق کرد. یکی از کسانی که در این امر مصر بود عباس میرزا بود زیرا وی شاهد شکست خود به علت عقب ماندگی فناوری بودهاست. وی برای اولین بار دانشجویانی جهت تحصیل به اروپا ارسال کرد تا از فناوری آنها بهرهمند گردند. اولین گروه از تحصیلکردگان ایرانی مانند میرزا ملکم خان و طالبوف بیشتر طرفدار حکومت بودند زیرا اولاً از داخل قشر حاکمه بودند و ثانیاً توسط دولت رشد کرده بودند. در دوران امیرکبیر شکاف بیشتری میان اصلاحگرها و محافظه کاران در دربار قاجار شکل گرفت که نهایتا به پیروزی محافظه کاران انجامید.
یکی از مهمترین شخصیتهای ایرانی موثر بر جریان روشنفکری ایرانی، میرزا فتحعلی آخوندزاده (آخوندوف) بود. او که اهل تبریز ولی مقیم گرجستان روسیه بود، با اینحال کتابهای مهمی به فارسی نوشت که از جمله آنها مکتوبات جلال الدولهاست. این کتاب را میتوان بیانیهای شورانگیز بر ضد سنتهای ایران عصر قاجاری دانست. رنسانسی در بازگشت به ارزشهای ایرانی و اعتراضی بر اندیشههای رایج ایران در سنجش با اندیشههای اروپایی. [۲]
در اواخر دوران ناصرالدین شاه روزنامههای ممنوعه که در خارج از کشور به چاپ رسیده و در داخل ایران مخفیانه پخش میشد نقش مهمی در جریان روشنفکری داشتند. به ویژه سه شخصیت، میرزا آقاخان کرمانی، میرزا ملکم خان و طالبوف تبریزی[۳] ادبیات مشروطه خواهی ایران را که بر پایه رنسانس ایرانی و روشنفکری بود سامان دادند. از میان این سه آقاخان کرمانی به ویژه با کتاب جنجالی خود و کتابهای دیگری که در نقد تاریخ ایران داشت، تلاش کرد فلسفه تاریخ ایرانی را بنیاد بگذارد. آقاخان مقیم استانبول بود و در روزنامههای آوانگارد آنزمان یعنی روزنامه قانون و قلم میزد. او از آثار روشنفکران و فیلسوفان مدرن فرانسوی و انگلیسی به ویژه روسو، ولتر و اسپنسر بهره گرفت. آقاخان نهایتا به دستور مظفرالدین شاه قاجار اعدام شد و شاید بتوان او را نخستین روشنفکر اعدام شده ایران دانست.[۴]
همچنین نباید از نقش جنبش باب در شکلگیری نگاه نقادانه به مذهب و سنتهای ایرانی غافل شد. جنبش باب اگرچه به شدت سرکوب و محکوم شد ولی اندیشههای ایرانی را تا اندازهای متاثر کرده و به شکل غیرمستقیم بر نگاه ایرانیان به دین تاثیر گذاشت.
در این دوران گروههای روشنفکر در گروهها و انجمنهای مخفی متشکل شدند. از جمله این انجمنها میتوان به فراموشخانه متعقل به میرزا ملکم خان، ، انجمن آدمیت و اشاره کرد. این گروهها با پخش اعلامیهها و انتشار روزنامهها افکار خود را منتشر میکردند. این گروه به لزوم اصلاحات سیستم ارضی و اداری و کم شدن نقش قانون تاکید میکردند.[۵]
با پیروزی مشروطه خواهان و آزادی نسبی شکل گرفته در مطبوعات، روشنفکران ایرانی جایگاه اجتماعی و سیاسی خود را پیدا کرده و از همان آغاز با روحانیت و دربار به مشکل برخوردند. از جمله مهمترین این روزنامه نگاران روشنفکر میتوان به جهانگیرخان صوراسرافیل و علی اکبر دهخدا اشاره کرد. صوراسرافیل در جریان استبداد صغیر اعدام شده و به یکی دیگر از سمبلهای روشنفکری تبدیل گشت. از دیگر روشنفکران موثر در تاریخ سیاسی ایران باید به علیقلی خان سردار اسعد بختیاری اشاره کرد. او یکی از سه فاتح تهران جریان مشروطیت بود که به مقام وزارت جنگ و سردار سپهی رسید. او دو دوره در پاریس اقامت داشت و نهایتا برای مبارزه با محمدعلی شاه به ایران آمده و با قشون بختیاری به تهران آمد.
پس از مشروطه روشنفکران را با نام فرانسوی انتلکتوئال و عربی منورالفکر میشناختند و بعدها روشنفکر بیشتر باب شد. در این دوره نگاه روشنفکران ایرانی به فرانسه بود. فرانسه به جهت آنکه درگیری مستقیمی در تحولات ایران نداشت و از سوی دیگر رقیب جدی استعمار انگلیس بود، پایگاهی برای تحصیل و اقامت ایرانیان بود. از آن زمان تا دوران پهلوی دوم، آشنایی با زبان فرانسه جزو ملزومات طبقه فرهیخته ایرانی بود و در واقع زبان فرانسوی جایگاه سنتی زبان عربی را به عنوان زبان تخصصی اهل فضل، تصاحب کرد. تقریبا همه آثار ادبیات و فلسفه و تاریخ غربی از راه زبان فرانسوی به فارسی برگردانده شد. با این حال نباید تاثیر اندیشه و فرهنگ انگلیس را هم نادیده انگاشت. چراکه اتفاقا با توجه به پادشاهی بودن سامانه سیاسی ایران، نظام سیاسی مشروطه انگلیس که در آن پادشاه نمادین بوده و در سیاست دخالت نمیکرد، همواره الگوی فکری ایرانیان، حتی انگلیس ستیزانی چون محمد مصدق بود. همچنین نباید از نقش آمریکا به عنوان یک نیروی سوم در نبرد استعماری روس و انگلیس در ایران گذشت. آمریکا تا سال ۱۳۳۲ مورد احترام روشنفکران غیرچپ ایرانی بود. برعکس روسیه تزاری مهمترین دشمن روشنفکران قلمداد میشد. هرچند پس از کمونیستی شدن شوروی، روشنفکری چپ نگاهی توام با احترام به شوروی داشت.[۶]
مهمترین شخصیتهای جریان روشنفکری ایرانی پس از مشروطه سید حسن تقی زاده، ابراهیم پورداوود، محمد علی تربیت علامه قزوینی، تقی ارانی، ، محمدعلی جمالزاده و حسین کاظم زاده ایرانشهر بودند که نخستین بار در مجله کاوه و برخی از آنان در مجله ایرانشهر با یکدیگر همکاری کردند. این گروه به همراه حسن پیرنیا، محمدعلی فروغی، عبدالحسین تیمورتاش، صادق هدایت، سید احمد کسروی، فرخی یزدی، ملک الشعرای بهار، ارباب کیخسرو شاهرخ، میرزاده عشقی، سید ضیاالدین طباطبایی، ایرج میرزا و عارف قزوینی چهرههای دیگر روشنفکری آن زمان بودند که مهمترین نقش را در تحولات سیاسی و اجتماعی ایران از جمله ظهور رضاشاه بر دوش داشتند.
روشنفکران نسل دوم
پس از مشروطیت زمینه مناسبی برای فعالیت روشنفکران بوجود آمد ولی با بر تخت نشستن رضا شاه دوره اول روشنفکری به پایان رسید و نسل دوم روشنفکری بوجود آمد. این نسل روشنفکری با الگو گیری از غرب سعی داشت که مفاهیم جدید غربی را در ایران پیاده سازد. سیاست همگن سازی فرهنگی و اجتماعی در آن دوره محبوبیت فراوانی یافته بود زیرا در غرب نیز چنین ایدههایی طرفداران بسیاری داشتهاست. ایجاد نهادهای جدید مانند مدرسه و دانشگاه از کارهای این گروه از روشنفکران بودهاست. این نسل برخلاف نسل قبلی نه تنها در جهت غربی شدن تلاش نمیکرد برعکس بر ظرفیتهای فرهنگی و تاریخی ایران تکیه میکرد. از آنجایی که تفکر آن دوران برمبنای کشور تک فرهنگی استوار بوده لذا سرکوبی سایر فرهنگهای کشور به اوج خود رسید. ایدههایی نظیر ایران بزرگ و تاریخ هزاران ساله و غیره محصول این نسل از روشنفکران بودهاست.
روشنفکران نسل سوم (پهلوی دوم)
از اواخر دوران پهلوی یکم، روشنفکری چپ در ایران بنیاد گذاشته شد و شاید تقی ارانی و اسکندر میرزا را بتوان از موسسین این جریان دانست.
با ایجاد دانشگاهها و مدارس و اعزام بیشتر دانشجویان ایرانی به اروپا در دوره پهلوی یکم، ایرانیان با سرعت بیشتری با اندیشههای غربی آشنا شدند. بدین ترتیب زمینه ایجاد نسل سوم روشنفکری بوجود آمد. که خود را در دوران پهلوی دوم نمایان کرد. پس از سرنگونی رضاشاه و ترور احمد کسروی، روحانیت و نگاه دینی بر نگاه سکولار و روشنفکری چیرگی یافت. و با جریان ملی شدن نفت و سپس سرکوب آزادیها در بسته شدن فضای سیاسی، روشنفکری سکولار ایرانی به شدت محدود شد. از آنان میتوان به حمید عنایت، پرویز ناتل خانلری و سید فخرالدین شادمان اشاره کرد.
اکثریت روشنفکران این نسل برخلاف نسل پیش غرب را نه تنها مقدس نمیشمرد بلکه آن را شیطانی و منحوس میدانست. دو نگرش متفاوت در این نسل نمود داشتهاست: اسلامگرایان و سوسیالیستها.
ویژگی مشترک این روشنفکران را میتوان در دو دسته خلاصه کرد. ۱- این روشنفکران جامعه و افراد جامعه را نقد میکردند و نیز در مورد رفتارهای درست و یا نادرست قضاوت میکردند و نیز تحت تأثیر توتالیتاریسم خواهان برپایی نظامی بودند که تنها دیدگاه خودشان در آن حاکم باشد. ۲- این نسل از نوگرایی بومی دفاع میکردند و از غرب و نظام آن متنفر بودند[نیازمند منبع].
روشنفکری دینی
در سالهای جنگ سرد روشنفکری در سراسر جهان از جمله ایران دچار تاثیرپذیری فراوان شد. در کشورهای متحد با بلوک غرب از جمله ایران، فضا برای کار روشنفکران چپ کاملا مسدود شد و همین باعث شد تا به روشنفکرانی که اجازه فعالیت در داخل داشتند، نگاه منفی وجود داشته باشد.
برخی از روشنفکران کوشیدند تا تلفیقی از آموزههای روشنفکری و فرهنگ ایرانی-اسلامی به دست دهند. آنها همچنین به شدت تحت تأثیر روشنفکران استعمارستیز کشورهای جهان سوم نظیر ماهاتما گاندی، اقبال لاهوری و فرانتس فانون بودند. از شاخصترین چهرههای این جریان میتوان به علی شریعتی و جلال آل احمد اشاره کرد. بخصوص این گروه با سعی در بهرهگیری از ظرفیتهای تشیع نقش عظیمی در مبارزه با حکومت پهلوی و برانگیختن جامعه به سوی انقلاب اسلامی داشتند.
در کنار اینان برخی از روشنفکران دینی بشدت مشغول به چالشهای اسلام و مدرنیته بودند. آنها سعی میکردند تا شرایط جدید را فهمیدنی سازند و موضعی مشخص در میانه تقابل اسلام و غرب ارائه دهند. البته این دسته دیدگاههایی بشدت متعارض دارند و اشتراکشان تعلق خاطر به مباحث فلسفی اسلامی و غربی است. از مهمترین چهرههای آن میتوان از علی شریعتی، مهدی بازرگان، عبدالکریم سروش و محمد مجتهد شبستری یاد کرد.
از دیگر ویژگیهای روشنفکری در دوران جنگ سرد (پهلوی دوم) اتهام بستن به آنان درباره شکستها و ناکامیهای ملی بود. سردسته این گروه علی شریعتی بود که میگفت: «من ادعا میکنم در تمام این دو قرن گذشته در زیر هیچ قرارداد استعماری امضای یک آخوند نجفرفته نیست؛ در حالی که در زیر همة این قراردادهای استعماری امضای آقای دکتر و آقای مهندس فرنگ رفته هست»[۷]
همچنین جلال آل احمد به ویژه با دو کتاب "غرب زدگی" و "در خدمت و خیانت روشنفکران" تندترین حملات را به جریان روشنفکری داشت. او درباره شیخ فضل الله نوری از مخالفان مشروطه و یکی از مهمترین نمادهای جریان روحانیت و سنتی ایران که او را مقتول روشنفکران مشروطه میدانستند، مینویسد: «من نعش آن بزرگوار را بر سردار همچون پرچمی میدانم که به علامت استیلای غربزدگی پس از دویست سال کشمکش بر بام سرای این مملکت افراشته شد»[۸]
مرتضی مطهری اگرچه نه خودش و نه دیگران او را روشنفکر ندانستهاند ولی از مهمترین منتقدان و تحلیلگران جریان روشنفکری بودهاست. او نیز مهمترین اتهام روشنفکران معاصر ایران را غربزدگی سهوی یا خیانت عمدی به اسلام و ایران میدانست.[۹]
روشنفکر از نگاه جلال آل احمد
«روشنفکر کسی است که فارغ از تعبد وتعصب و به دور از فرمانبری، اغلب نوعی کار فکری میکند و نه کار بدنی، و حاصل کارش را که در اختیار جماعت میگذارد، کمتر به قصد جلب نفع مادی میگذارد.»[۱۰]
ليست صفحات
- هپتالیان
- خلافت عباسیان
- سامانیان
- زیاریان
- ایلخانان
- جلایریان
- صفویان
- زبانهای هندوایرانی
- اقوام ایرانیتبار
- جریان روشن فکری در ایران
- رهبر ایران
- اتهام تروریسم دولتی به ایران
- انقلاب سفید
- اشغال سفارت ایران در لندن
- کشتار حاجیان در مکه (۱۳۶۶)
- حسن روحانی
- گرجیان ایران
- زبان گرجی
- شهرهای ایران
- جزیره لارک
- جزیره خارکو
- جزیره مطاف
- استان کردستان
- استان کرمانشاه
- استان گیلان
- استان لرستان
- استان مرکزی
فروش فوق العاده دامنه ی ملی اماده برای وبلاگ شما
قیمت فقط ۲۰۰۰ تومان
فروش بنر. هدر . لوگو . حرفه ای برای وبلاگ شما
فقط ۲۰۰۰ تومان
برای اطلعات بیشتر به ایمیلم پیام بدیدmusicvideo92@chmail.ir - 1393/2/29
Kheyr - سلام وب عالی دارید اگه وقت کردید به منم سر بزنید ممنون - 1393/1/15
علی - عالیه عالیه...... =D D - 1392/12/1
سروش - دوست عزیز وبلاگ خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی زیبایی داری دوست عزیز.@}; - - 1392/12/1
محمد - با سلام و تشکر
به سایت های ما هم سر بزنید و با ما تبادل لینک کنید
افزایش رتبه و بازدید سایت و وبلاگ
تبادل لینک اتوماتیک و رایگان و سریع
گلدن گیم / بروزترین سایت بازی های رایانه ای
http://www.goldengame.ir/
هوتوتو / برترین سایت تفریحی
http://www.hototo.ir/
صفحه تبادل لینک اتوماتیک
http://links.goldengame.ir/
- 1392/11/28
علی - وبسایت خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی خوبی داری. - 1392/11/23
mamad - ببین به عنوان یه دوست دارم میگم وبت خیلی تخمیه - 1392/11/19
جواد بینام - سلام سینا جان.خسته نباشی
لطفا بیا وبلاگ من.دو تا کلیک کن و نظر بده و برو.
منم میام نظر میدم.قول میدم.این پیامو به دوستات هم بفرس.مرسی
http://binam836.loxblog.com - 1392/11/8
حمیدرضااحمدی - سلام.دوست عزيز.
خسته نباشي،
وبلاگ قشنگي داري.
----------------------
تبادل لينک مي کني؟
اره!
ابتدا وبلاگ ما را با
عنوان:
.::دنياي عجيب ققنوس::.
و
آدرس: http://www.ghoghno3.ir
لينک کنيد سپس با مراجعه به وبلاگ دنياي عجيب ققنوس از منو هاي سمت چپ از بخش "تبادل لينک خودکار" لينک خود را ثبت کنيد.لينکتان به طور خودکار در قسمت لينک دوستان دنياي عجيب ققنوس قرار ميگيرد.
راستي تبادل بنر چي! مي کني؟
اگر اره به اين صفحه مراجعه کن:
http://ghoghno3.ir/page/ads
پشاپيش از همکاري شما دوست عزيز سپاس گزارم.
موفق باشيد. - 1392/11/7
توضیحات آگهی در حدود 2 خط. ماهینه فقط 10 هزار تومان
توضیحات آگهی در حدود 2 خط. ماهینه فقط 10 هزار تومان